آآآآآآآدت نکنیم

ساخت وبلاگ

آدم نیروی عجیبی دارد به نام عادت، عادت به هرچیزی و هرکسی و هرشرایطی، من خودم چندین بار به چشم قدرت نیروی عادت را دیدم. مثلا عادت به محیط پادگان، به هفته نه کشید که به محیط پادگان و قوانین خشکش عادت کردیم. به صبح زود از خواب بیدار شدن و سر شب خوابیدن، رژه رفتن و نگهبانی دادن و دوری از خانه و خانواده یک کف دست برنج پادگان جوری عادت کردیم که انگار تمام عمر همینجور زندگی می‌کردم.

راه دور چرا همین یک هفته بنایی که اسمش یک هفته است اما برای ما به اندازه یک سال طول کشیده و هنوز هم تمام نشده، فکرش را هم نمی‌کردم که بتوانم – بتوانیم – در یک اتاق بدون تلوزیون زندگی کنیم. البته شاید دلیلش این باشد که از صبح تا شب سرکار هستم و چند ساعتی بیشتر در خانه نیست اما به هر حال به این شرایط هم عادت کردم و الان نشستم دارم این یادداشت را می‌نویسم.

نیروی عادت چیز عجیبی است، مانند یک شمشیر دو لبه می‌ماند. خوب است چون اگر ما نمی‌توانستیم به صورت به شرایط عادت کنیم احتمالا دیوانه می‌شدیم؛ و بد است چون گاهی عادت کردن به شرایط باعث می‌شود که درجا بزنیم و پیشرفتی نکنیم. یادم است روزی یکی از معلم‌ها ما را جمع کرد و یک داستان کوتاه برای ما تعریف کرد، داستان «قورباغه آبپز» که تعریفش در اینجا خالی از لطف نیست.

"بدن قورباغه‌ها نسبت به حرارت آب بسیار حساس است. به طور اینکه اگر آن‌ها را از ظرف آبی با حرارت ۲۶ درجه سانتی‌گراد درون ظرف آبی با حرارت ۲۷ درجه سانتی‌گراد بیاندازیم سریع به این اختلاف دما واکنش نشان می‌دهند و از ظرف بیرون می‌پرند اما اگر همین قورباغه را داخل یک ظرف آب بگذاریم و این ظرف را روی شعله قرار بدهیم تا آب درون ظرف به تدریج گرم شود قورباغه از ظرف خارج نمی‌شود و دما آب به ۱۰۰ درجه سانتی گراد می‌رسد و این می‌شود داستان قورباغه آبپز."

من نمی‌دانم این داستان پایه و اساس علمی دارد یا نه اما این را می‌فهمم که این قورباغه بخت برگشته داستان ما که به تغییر ناگهانی تنها یک درجه به شدت واکنش نشان می‌داد در برابر تغییرات تدریجی صبر می‌کند و عادت می‌کند و در نهایت پخته می‌شود. من نتیجه‌ای که از این داستان می‌گیرم این است که نباید به شرایطی که درش قرار دارم عادت کنم و باید دائم در تلاش باشم تا در زندگی پیشرفت کنم و به مدارج بالاتر برسم.

چطور مطالبی را که کپی نمی شوند کپی کنیم؟...
ما را در سایت چطور مطالبی را که کپی نمی شوند کپی کنیم؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bahramivahid بازدید : 196 تاريخ : دوشنبه 16 ارديبهشت 1398 ساعت: 19:08